نگاهی به وضعیت کودکان رنج و کار در ایران

در گرامیداشت دوازدهم ژوئن ـ ۲۲ خرداد، روز جهانی مبارزه علیه کار کودک

م . وحیدی

 

 

رفتار یک حکومت با کودکان شاخص خوبی برای قـضاوت در عملکرد آن حکومت است.

حاکمیت ضدبشری آخوندی در مواجهه با حقوق کـودکان و نوجـوانان یکی ازسیاه ترین کـارنـامه  های موجود در جهان را دارد.

رژیمی که تمامی مرزهای اخلاقی و بشری را درنوردیده و اصول انسانی و حیاتی را زیر پاگذاشته و در تجاوز به حـقوق کـودکان، تحقیر، استثمار و اعدام آنان بالاترین نرخ را در جهان داراست.

ملایان حاکم نه تنها با خشونت علیه کـودکان مبارزه نمی کنند، بلکه خـود به تشدید و گسترش آن می پردازند و بانهادینه کردن این خشونت و تـشدید نابرابریها، باعث افزایش روزافزون آن شده و با تبلیغات گسترده و جهت دار تلاش می کنند واقعیات و حقایق موجود را بپوشانند و حتی به انکار آن بپردازند.

اعدام کودکان در حاکمیت ستمگر آخوندی پدیده ای عادی و معمولی ست؛ هم چنین به خاطر  داریم که چطور  در جنگ ضدمیهـنی از کودکان و نوجوانان به عنوان گوشت دم توپ و سربازان یک بار مصرف استفاده کرده و آنها را در جهت تامین منافع خود، بر روی مینها می فرستاد و به کشتن می داد.

وقتی نهاد «آموزش وپرورش» که در همه جای دنیا از اصلی ترین و پراهمیت ترین نهادهای جامعه و دولت محسوب می شود، و از بالاترین بودجه ها برخوردار است، هنگام تقسیم بـودجه در ایـن رژیم، به عنوان فقیرترین وزارتخانه درصف آخر قرار می گیرد و بیشترین بودجه ها صرف مراکـز سرکوب و بسیج و سپاه و حوزه های جهل و جنایت می شود، بیشتر می توان به عمق فاجعه پی برد و به قضاوت نشست.

در سال ۱۹۸۹ مجمع عمومی سازمان ملل «پیمان نامه حقوق کودک» را تصویب نمود و دولتهای عضو موظف شدند تا با هر گونه سواستفاده و بهره کشی از کودکان مقابله کنند.

ایران نیز در سال ۱۳۷۰ پیمان نامه جهانی حقوق کودک را امضا نمود و در اسفـند سال ۱۳۷۳ مفاد پیمان نامه به تصویب مجلس ارتجاع رسید؛ اما همگان شاهد بودیم که این پیمان نامه همچون هر پیمان نامه جهانی دیگر در این رژیم  هیچگونه  اعتبار و ارزشی نداشته و به عکس  بر ضد آن عمل گردیده است.

طی ۳۵ سال گذشته نزدیک به ۳۰ طرح مختلف برای ساماندهی کودکان کار و خیابان به تصویب رسیده که تقریبا تمامی آنها با شکست مواجه شده است.

جدیدترین گزارش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت کار نشان می دهد که تعداد کودکان کار در ایران سیر صعودی داشته است؛ به عنوان مثال از سال ۹۶ تا ۹۸ این روند افزایش بیش از ۱۵ درصدی را نشان می دهد.

ناهید تاج الدین عضو کمسیون اجتماعی مجلس آخوندی آمار کودکان کار در ایران را از ۳ تا ۷ میلیون نفر ذکر کرده که بخشی از آنان در کارگاهها و یا کارخانجات و یا در استخدام مراکز دولتی و شهرداریها مشغول کار هستند؛ و این درحالی ست که براساس ماده ۷۹  قــــانون کار ایران، اشتغال به کارکودکان زیر ۱۵سال ممنوع است.

«کـودکـان کار» به کودکان کارگری گفته می شود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته می شوند؛ به طوری که این امر آنها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسـه و تـجربه دوران کودکی بی بهره می سازد و سلامت روحی و جسمی آنها را به خطر می اندازد.

«کودکان خیابانی» کسانی هستند که خیابان را به عنوان محل کارشان انتخاب می کنند، اما معمولا ارتباط شان با خانواده قطع نیست و حتی اگر به شکل مستمر و منظم به خانه رجوع نکنند، اما با این حال معمولا پس از مدتی به خانه هاشان می روند؛ اما «کودکان خیابان» آنانی هستندکه محل کار و زندگی شان خیابان است.

میانگین سن ورود به خیابان ۱۱ سال است. بیشتر کـودکان خیابانی به کـارهای متعارف به ویژه دست فروشی، باربری، پادویی، نوازندگی یا نیمه متعارف شامل زباله گردی و جمع آوری  ضایـعات نان و پلاستیک و شیشه و تکدی مشغولند و شماری نیز، مشاغل غیر متعارف شامل تن فروشی، خرید و فروش مواد مخدر و جیب بری می پردازند.

آمار کودکان کار و خیابان در استانهای مختلف با توجه به جغرافیا و تفاوتهای فرهنگی متغیر و متفاوت است. سعید مدنی پژوهشگر مسایل اجتماعی در گزارشی می نویسد: « علل کار کودکان و رشد فزاینده کودکان کار چندان دشوار نیست؛ در سطح کلان کاهش درآمد مـلی، فقر و نابرابری گروهها و طبقات اجتماعی، شوکهای اقتصادی و اجتماعی مثل جنگ، بحرانهای اقتصادی، بلاهای طبیعی و امثال آن که موجب آسیب پذیری می شود، ازعلل کار کودکان قلمداد می گردد.»

برخی از این کـودکان خریداران فراوانی دارند که برای کارهای مختلف به خدمت گرفته می شوند و قیمت آنان از صدهزار تا پنج میلیون تومان در نوسان است. نزدیک به ۳۰ درصد از کودکان کار و خیابان دختر و ۷۰ درصد آنان پسر هستند و هر ساله شاهد افزایش این تعداد هستیم.

کودکان کار و خیابان به دلیل فقر شدید مجبور به انجام سخت ترین کارها در سنین پایین هستند. «یک سوم زباله گردها در ایـران کودک هستند.» (مراد ثـقفی پـژوهشگر و فـعال مدنی) این کودکان به دلیل انجام این گونه اقدامات در معرض ابتلا به ایدز، هپاتیت، کزاز، حصبه، سالک پوستی، انگلهای روده، اسهال خونی، فلج اطفال، زانو درد و کمردرد هستند.

«تحقیقی درجنوب شهر تهران نشان می دهد که ۶۶ درصد ازکودکان خیابانی به بیماریهای عفونی مبتلا هستند.» (ابتکار، ۱۹ اسفند ۱۳۸۹)

بسیاری از کودکان به راحتی بازیچه دست سارقان و باندهای مواد مخدر و عوامل ایجاد خانه های فساد قرار می گیرند. «سن اعتیاد به ۱۲ سـال و در برخی گزارشات به ده سال رسیده است.» (مصطفی اقلیما، سلامت نیوز، ۶ مهر ۱۳۹۰)

از سال ۱۳۸۹ به بعد آمار ازدواج کودکان زیر ۱۰ سال از آمار رسمی حذف گردید و بعد آمار ازدواج کودکان زیر ۱۵ سال را حذف کردند تا جامعه متوجه روندهای بسیار خطرناک در این امر نشود.

ازدواج کودکان ده دوازده ساله در ایران امری شایع و گسترده است و حکومت هم مـشوق این نوع ازدواجهاست تا آنها را زودتر درگیر معضلات خانوادگی کند و فرصت کمتری برای پرداختن به مسایل دیگر داشته باشند و هم چنین به سبک زندگی ملایان بار بیایند. بسیاری از آنان درسنین پایین طلاق گرفته و راهی خیابان می شوند.

«از مجموع بیش از ۱۴ میلیون کودک و نوجوان در رده سنی ۱۰ تا ۱۸ سال بیش از ۴ میلیون نفر خارج از چرخه تحصیل و بیش از دو و نیم  میلیون نفر از آنان در معرض جدی آزارهای جسمی و جنسی و اعتیاد قرار دارند.» (مدیر عامل انجمن حمایت از کودکان، روزنامه مردم سالاری)

 

کودکان در مدرسه تحت تعلیمات و تبلیغات حکومتی و آموزه های ایدوئولوژیک و خرافی قرار می گیرند و دختران حتی قبل از سن بلوغ به حجاب اجباری مکلف می شوند. این برده داری مدرن  کودکان را دچار افسردگی کرده و افکار خودکشی در آنها  به اثبات رسیده است.

آمار و ارقام، گفته ها و نوشته ها نشان می دهد که ناهنجاری و ستــم بر کـودکان و نوجوانان و به خصوص کودکان رنج و کار، هر روز در ایران عمق و ابعاد بیشتری یافته و تا وقتی که سایه سـیاه و منحوس حاکمیت آخوندی بر میهنمان حاکم است، نه تنها چیزی حل نمی شود، بلکه هر روز بر ابعاد نابسامانیها و مشکلات موجود افزوده می گردد.

تنها با سـرنگونی فاشیسم آخوندی و جایگزینی یک آلترنـاتیو دمکراتیک و مردمی ست که می توان برای همیشه به بردگی و استثمار کودکان در ایران خاتمه داد.

 

 

منبع: نبرد خلق شماره ۴۲۵، پنجشنبه اول خرداد ۱۳۹۹ ـ ۲۱ می ۲۰۲۰

بازگشت به صفحه اول