پژواک قلم

پرواز

 

قلم به ستوه آمده

سالهاست رخت سیاه پوشیده

سردر گم است

نمی داند کدامین درد خود را

حواله کاغذ کند

این زبان بسته

عزادار کدام درد نگفته ست؟

 عقربه ها

گیج می چرخند

مداد تراش

این جونده بی رحم

دهان باز کرده تا خرخره اش را بجود

انگار می داند

اگر دیر بجنبد

            جنایاتش بر ملا می شود

 

و در نهایت

در تیترِ یک روزنامه 

قلمی

به طرزی مشکوک

در جامدادیِ سرخ رنگی

خاموش می شود 

 

دزفول ـ اردیبهشت  ۹۸

  

منبع: نبرد خلق شماره ۴۱۲، چهار شنبه اول خرداد ۱۳۹۸ ـ ۲۲ مه ۲۰۱۹ 

 بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول